ساعت ها زیر دوش به کاشی های حموم خیره میشی . . . !
غذاتو سرد می خوری . . .
صبونه رو شام ، ناهارو نصف شب !
لباسات دیگه به تنت نمیاد . . .
همه رو قیچی می زنی !
ساعت ها به یه آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت اونو حفظ نمیشی . . . !
این قدر علامت سوالای تو فکرتو میشمری . . .
تا آخرش رو بالش خیست خوابت ببره !
تنهایی از تو آدمی می سازه . . .
که دیگه شبیه آدم نیست !
می دونی چیه ؟!
عجیب دلتنگم . . .
واسه وقتایی که عجیب دلتنگم می شدی . . . !
+کوتاه می گویم دوستت دارم ...
اما !
از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم ...
نظرات شما عزیزان:
vincent 
ساعت4:54---29 تير 1392
نه نمیخوام بگم به وبلاگم سر بزن. .gif)
فقط میخواستم بگم که خیلی قشنگ بود و لذت بردم.
|